رویای من

علایق و آرمان ها و مطالب دوست داشتنی شخصی من

رویای من

علایق و آرمان ها و مطالب دوست داشتنی شخصی من

افزایش ۳۰ درصدی وزن، مرگ را ۴۲ درصد به انسان نزدیک می‌کند

آمار و ارقام سازمان‌های بهداشتی خبر از آن می‌دهند که اگر افزایش وزن به 20 درصد برسد، افزایش خطر مرگ به 25 درصد و در صورتی که افزایش وزن ۳۰ درصد شود، مرگ تا ۴۲ درصد بیشتر به انسان نزدیک می‌شود.

رژیم گرفتن برای بیشتر مردم به معنی ریاضت کشیدن و غذا نخوردن است و مسلماً هیچ کسی دوست ندارد چنین زحمتی را به خود تحمیل کند. برای جماعتی که از خوردن لذت می‌برند و تفریح شماره یک آنها رستوران رفتن است، قاعده‌مند کردن سبک تغذیه‌ای شاید کار چندان ساده‌ای نباشد اما وقتی رژیم به عنوان درمان مورد توجه قرار گیرد، شاید کمتر کسی بتواند به آن «نه» بگوید! رژیم گرفتن به معنی تغذیه صحیح متعادل و متنوع است که بنابر آن هر فرد باید مطابق شرایط جسمی، سنی و حرفه ای خود نیازهای اساسی خود را برطرف کند. مهم‌ترین اصل در تغذیه، اندازه نگه داشتن است.

بعضی‌ها با حذف چربی‌ها و کربوهیدرات‌ها سعی دارند به سرعت لاغر کنند، اما این موضوع باعث اختلال در کارکرد جذب ویتامین‌های کا، دی، ای و... می‌شود، یا مثلاً با حذف پروتئین‌ها در کارکرد هورمون‌ها اختلال ایجاد می‌شود، بنابراین یک رژیم نامناسب می‌تواند در دراز مدت منجر به افسردگی و پرخاشگری شود.

اگر بدن از نظر شیمیایی و ترکیبات طبیعی خود متعادل باشد، خلق و رفتار فرد هم متعادل می‌شود. اما رژیم‌های ناهماهنگ که عموماً یک ماده غذایی را کاملاً حذف می کنند، با وجودی که ممکن است بتوانند نتیجه مطلوب و مورد نظر بیمار را در کوتاه مدت تأمین کنند، اما ضررهای جسمانی و روانی شدیدی وارد می‌کنند که در بعضی موارد حتی جبران ناپذیر است. کاهش وزن ناگهانی، فرد را عصبی و بداخلاق می‌کند و عوارضی مثل ریزش مو، کم خونی، تغییرات خلق و خو، مشکلات پوستی، به هم خوردگی تعادل هورمونی، قاعدگی نامنظم و... در انتظار فرد رژیم گیرنده خواهد بود.

اما این تنها بخشی از ماجرا است که از اثرات مستقیم تغذیه بر خلق حکایت دارد. روی دیگر سکه رژیم‌های لاغری، آسیب‌های جسمانی است که در روحیه افراد نمودار می‌شود. فرد در ابتدای رژیم، با سرعت خوبی وزن کم می‌کند. اما چندی که گذشت، کم کم مشکلات پوستی، هورمونی و ریزش مو نمود پیدا می‌کند. در نتیجه، اعتماد به نفس فرد کاش پیدا می‌کند. همین مسئله، زمینه‌ای می‌شود برای افسردگی و ناراحتی‌های روحی در فرد. ضمن اینکه، بیمار که سلامتی خود را در خطر می‌بیند، در نهایت مجبور می‌شود به دلیل صدماتی که دیده است رژیم را رها کنند و دوباره افزایش وزن پیدا می‌کند. افزایش وزن و مشکلات جدید، اثر منفی مضاعف دارد. یعنی بیمار در یک دور معیوب می‌افتد که چاقی، رژیم نادرست، بیماری، رها کردن رژیم و چاقی مجدد است.

هر نوع محرومیتی، می‌تواند باعث افسردگی و پایین آمدن خلق فرد شود. غذا خوردن صرف نظر از تأمین نیازهای بدن، جنبه روانی دارد. برای تمام افراد، غذا خوردن یک لذت روانی است و محرومیت‌های سنگین از غذا، خصوصاً در مواردی که فرد آزادی دیگران را در خوردن تمام مواد غذایی که به آن علاقه مندند مشاهده می‌کند، حس محرومیت را تشدید می‌کند. نتیجه از دو حالت خارج نیست. یا رژیم خود را رها می‌کند، یا به آن ادامه می‌دهد که به این طریق به یک محرومیت سنگین دامن زده و باعث احساس سرخوردگی و غم می‌شود.

رژیم‌های روانی

به گفته متخصصان تغذیه، کمبود ویتامین‌های گروه B و B کمپلکس در برنامه غذایی و رژیم درمانی، موجب افسردگی، خستگی زودرس و تحریک پذیری عصبی می‌شود. در افرادی که به طور منظم و سر وقت غذا نمی‌خورند، قند خون دایماً در حال تغییر است و ثبات لازم را ندارد و همین مسأله روی قدرت تفکر و تمرکز و در نتیجه خلق و خو تأثیر می‌گذارد. بعضی از افراد هم به بعضی از مواد شیمیایی موجود در غذاها حساسیت دارند که حین مصرف این مواد غذایی خاص، خلق و خوی آنها دچار مشکل می‌شود.

در مطالعه‌ای که روی 200 نفر از مردم انگلستان انجام شد، تأثیر غذا بر سلامت ذهنی و روانی افراد، مورد مطالعه قرار گرفت. از این افراد خواسته شد مصرف غذاهایی را که استرس زا هستند، قطع کنند و در همان زمان، مقدار غذاهایی را که منجر به تقویت خلق می‌شوند، افزایش دهند. بعد از پایان این دوره آزمایشی، 88 درصد افرادی که از رژیم های غذایی بالا برنده خلق و خو استفاده کردند، از نظر ذهنی و روانی، وضعیت بهتری پیدا کردند و بقیه آنها، عنوان کردند که کمتر دچار حالت‌های افسردگی شده‌اند. این در حالی است که متخصصان و رژیم درمانگران معتقدند رژیم‌های سنگین که هدف آنها کم کردن وزن زیادی در مدت کوتاه است، همیشه با بن بست مواجه می‌شود.

به عقده آنها، فقط 5 تا 10 درصد کاهش وزن در طول 4 تا 6ماه، فرد را لاغر می‌کند و سطح قند خون، چربی خون و فشار خون را به حد نرمال نزدیک می‌کند. بنابراین برای افراد خیلی چاق، کم کردن همین مقدار در یک مدت نسبتاً طولانی 6ماهه، نه تنها کم نیست، بلکه همزمان به تناسب بیشتر اندام و سلامتی بیشتر کمک می‌کند.

مرگ تدریجی چاق‌ها

آمار و ارقام سازمان‌های بهداشتی و بیمه خبر از آن می‌دهند که 10 درصد افزایش وزن باعث می‌شود شانس مرگ تا 13درصد افزایش پیدا کند و اگر افزایش وزن به 20 درصد برسد، افزایش خطر مرگ به 25 درصد و در صورتی که افزایش وزن 30 درصد شود، مرگ تا 42 درصد بیشتر نزدیک شما می‌شود. این آمارها بهانه خوبی هستند تا مؤسسات لاغری به شکلی قارچ گونه در گوشه و کنار دنیا سربرآورند تا شما را با هزار و یک شعار تبلیغاتی به وزن ایده آل نزدیک کنند.

افراد غیر متخصص که صلاحیتی در عرصه رژیم‌های لاغری ندارند، با در نظر گرفتن این موج انگیزه و گرایش به لاغری، تبلیغات گسترده‌ای ترتیب می‌دهند که نه تنها نمی‌توانند اهداف رژیم درمانی را تأمین کنند، بلکه بدون در نظر گرفتن نیازهای بدن افراد و تفاوت‌های فردی، یک رژیم را برای همه تجویز کرده و موجب کمبودهایی در فرد می‌شوند و مردم هم که انتظار دارند در یک زمان محدود، وزن زیادی کم کنند، به این رژیم‌ها روی می‌آورند و از آن ضربه می‌بینند. البته تنها متخصص تغذیه بودن برای ارائه رژیم، کافی نیست.

متأسفانه متخصصانی هستند که پول را بیشتر از سلامتی بیمارشان دوست دارند و فقط به فکر کسب نتیجه سریع و چشمگیر هستند. رژیم درمانی چیزی نیست که بتوان با شیوه‌های کامپیوتری برای همه افراد یک رژیم را در نظر گرفت. اما متأسفانه، عده‌ای از پزشکان در دادن رژیم غذایی متناسب با سن، جنس و ویژگی‌های فیزیولوژیکی خاص فرد کوتاهی می‌کنند.

غذا یعنی زندگی!

ما غذا را از این جهت که صرفاً گرسنگی را برطرف کنیم یا انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کرده باشیم، نمی‌خوریم. تغذیه ما باید بتواند 50 ماده غذایی، شامل ریز مغذی‌ها و درشت مغذی‌ها را تأمین کند. تغییر برنامه غذایی و تهی شدن سلول‌ها از مواد غذایی و معدنی مورد نیاز بدن، آثار جانبی دارد که خود را از طریق تغییرات فیزیولوژیکی و خلقی نشان می‌دهند. تا جاییکه حتی می‌تواند باعث سوء تغذیه یا کم خونی‌های دائمی شود.

برای اینکه قند خون حالت پایداری پیدا کند، نباید از کربوهیدرات‌هایی استفاده کرد که قند خون را ناگهان بالا می‌برند. کربوهیدرات‌های مناسب، در نان حاوی غلات، لوبیا، غلات کامل، سویا، سیب، هلو و سایر میوه‌ها وجود دارند. این در حالی است که موادی مثل کیک، چیپس، شکلات و شیرینی، قند خون را به سرعت افزایش می‌دهند. در نتیجه بدن برای ورود این قندها به درون سلول یا ذخیره کردن آنها، به طور ناگهانی هورمون انسولین ترشح می‌کند و تعادل طبیعی سیستم کنترل کننده قند خون به هم می‌خورد.

همان طور که بدن ما نیازمند استفاده از مواد غذایی کافی است، مغز هم نیاز به موادی دارد که بتواند تعادل فرد را حفظ کند و ما را از رادیکال‌های آزادی که به دلیل آلودگی‌های محیطی درگیر آنها هستیم، رهایی دهند. شکر، کافئین و شکلات به مقدار زیاد، موادی هستند که استرس زا محسوب می‌شوند. در حالیکه موادی مثل آب، سبزی، میوه و ماهی، حمایت کننده‌های خلق و خو هستند. اسیدهای چرب امگا-3 هم که در ماهی‌های چرب، مثل ماهی آزاد فراوانند، بر نواحی خاصی از مغز که با عواطف ارتباط دارند تأثیر می‌گذارند.

پژوهشگران مشاهده کرده‌اند که افراد با میزان پایین تری از امگا-3 در خون، بیشتر مستعد هستند که دیدگاهی منفی به زندگی داشته باشند و بیشتر به طور تکانه‌ای رفتار می‌کنند. در حالیکه افراد دارای میزان بالاتر امگا-3 در خون، معمولا توافق پذیر هستند و با احتمال کمتری خلق تند از خود نشان می‌دهند. علاوه بر این، چربی در حد متعادل اثر ضد افسردگی دارد اما استفاده زیاد از آن، باعث می‌شود چربی در معده به مدت طولانی باقی بماند و سبب منحرف کردن خون از مغز، عضلات و سایر بافت‌های بدن، به سمت معده می‌شود. همین مسئله، رخوت و بی حالی را تا 6 ساعت بعد در پی دارد.

با تمام این‌ها، بدغذایی، فقط دامن کسانی که به رژیم‌های سخت روی می‌آورند، نمی‌گیرد. حتی اگر یک گرم اضافه وزن هم نداشته باشید، باز هم ممکن است عادات غذایی شما آنقدر بد باشد که گرفتار بدخلقی های غذایی شوید.

طولانی سرخ کردن غذاها و استفاده از روغن‌های نباتی هیدروژنه و اشباع شده، از همان مواردی هستند که آنها را دلیل به هم خوردگی توازن و سلامت غذایی می‌دانند و نتیجه مستقیم آن را، اشکال در سیستم دفاعی و خلق و خو که می‌توانند مشکلات عصبی و جسمانی، حتی حمله‌های قلبی را موجب شوند.

در اروپا و آسیا متخصصان تغذیه توصیه می‌کنند که روزانه باید 300 تا 700 گرم سبزیجات خام و پخته در برنامه غذایی فرد باشد. سبزیجاتی با رنگ‌های مختلف و بدون آلودگی‌های ثانویه، می‌توانند ویتامین‌های مورد نیاز بدن را تأمین کنند و موجب شادابی، خلق خوب، جذب آهن و عملکرد خوب دستگاه گوارش شوند.

اگرچه هر روز اسامی جدید، به جمع داروهای تجاری مدعی معجره لاغری اضافه می‌شوند، اما تأکید متخصصان تغذیه همیشه روی بی اثر بودن قرص‌ها و داروهای تجاری لاغری بوده است. در دنیای پزشکی، تنها 2 یا 3 دارو برای درمان چاقی وجود دارد که از نظر پزشکی تایید شده اند و پزشکان هم به ندرت آنها را تجویز می‌کنند. چون هم بسیار گران هستند و هم در صورت قطع مصرف آن، فرد دوباره با اضافه وزن مواجه می شود.

اما حالا تبلیغات پر از وعده وعیدهای کاهش وزن با قرص‌های لاغری و داروهای مختلف است. کاهش اشتها، کاهش انرژی، سوء تغذیه، ریزش مو، مشکلات قلبی و کبدی تنها بخشی از عوارض داروهای تجاری هستند. افسردگی، خلق عصبی و تحریک پذیر و پرخاشگری اثرات دیگری هستند که پا به پای آسیب های جسمانی، رژیم گرفتن را دشوار می کنند. 

چند توصیه غذایی

غذاهای محرک و افزایش دهنده هوشیاری: مواد غذایی حاوی پروتئین، چربی کم و نشاسته، مناسب‌ترین گزینه هستند. منابع غنی از پروتئین ماهی، مرغ، گوشت قرمز، پنیر با چربی کم، شیر کم چربی، ماست کم چربی و حبوبات هستند. مصرف سیب، آب انگور، کلم بروکلی هم موجب افزایش هوشیاری می‌شود. این مواد، در هماهنگی عملکرد دست‌ها، چشم‌ها، تمرکز و حافظه کوتاه مدت نقش دارند. رایحه لیمو ترش هم یکی دیگر از مواردی است که سطح هوشیاری را افزایش می‌دهد.

غذاهای آرام بخش: مصرف کربوهیدرات‌ها بدون پروتئین اثر آرام بخشی دارد. میزان آرام بخشی کربوهیدرات‌ها به میزان مصرف و زمان مصرف آنها بستگی دارد.

کربوهیدرات‌های با شاخص گلیسمیک پایین موجب افزایش آرامش با حداقل اثر خواب آلودگی و حالت رخوت می‌شوند: گندم سیاه کامل، سیب زمینی شیرین، آلو و اسفناج. غذاهای دارای شاخص گلیسمیک بالا هستند و حداکثر تولید سروتونین را موجب می‌شوند.

غذاهای افزایش دهنده هوش و زیرکی: تخم مرغ، جگر، گوشت قرمز که عملکرد حافظه را افزایش می‌دهند.

مواد غذایی انرژی زا: شیر سویا، سیب، ماست و پرتغال، مواد غذایی کند هضم بوده  و منبع انرژی پایدار و یکنواختی را فراهم می‌آورند.

مواد غذایی نشاط آور: غذاهای حاوی ویتامین B12 و امگا 3 از بروز افسردگی پیشگیری می‌کنند. امگا 3 سطح سروتونین را افزایش می‌دهد. موز هم حاوی ویتامین B6  بوده و سطح سروتونین را بالا می‌برد. مصرف الکل و قرص‌های ضد بارداری ذخیره ویتامین B6 را به شدت کاهش می‌دهند. جگر مرغ نیز سرشار از اسید فولیک بوده که سروتونین خون را افزایش می‌دهد.

غذاهای افزایش دهنده میل و نیروی جنسی: آجیل(مغزها) حاوی آمینو اسید L-ARGININE  هستند. این ماده، افزایش جریان خون در سراسر بدن را در پی دارد. در تخم مرغ و گوشت قرمز هم مقادیر اندکی از این ماده وجود دارد. شکلات نیز موجب ترشح آندورفین در مغز می‌شود. همچنین شکلات حاوی فنیل اتیلامنین است که یک محرک جنسی است. مصرف صدف خوراکی، زرد چوبه، موز، کرفس، توت فرنگی و غذاهای ادویه دار و تند نیز میل جنسی را افزایش می دهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.