در یافته های جدید ثابت شده این ۶ مورد بد برای بدن بسیار خوب است. اگر تاکنون تحت تاثیر عقاید و باورهایی از قبیل آنچه که در این مقاله خواهید خواند زندگی کرده اید، به شما توصیه می کنیم با تازه ترین یافته های محققان هماهنگ شوید و روش خود را تغییر دهید.
بازی های کامپیوتری
پدر و مادرها فکر میکنند که بازی های کامپیوتری، بچه ها را از درس و مشق شان غافل می کنند، اما باید بدانید که محققان کشف کرده اند که بازی های کامپیوتری، هماهنگی دست با چشمان کودک را افزایش می دهند. اما باید مراقب باشید که انجام این بازی های کامپیوتری به صورت اعتیاد و ساعت های طولانی در نیاید.
لبنیات پر چرب بخوریم با کم چرب؟
اگر عادت کرده اید که از لبنیات بدون چربی یا کم چرب استفاده کنید این عادت خود را ترک کنید. تحقیقات نشان داده است که استفاده مداوم از لبنیات کم چرب و بدون چربی باعث می شود روند تخمک گذاری در خانمها مختل شده و تخمدان ها تعادل خود را از دست بدهند. مقدار کمی چربی برای ترشح هورمون ها و تسریع روند تخمک گذاری لازم و ضروری است.
گوش کردن به موسیقی با صدای بلند
اگر فرزند شما دوست دارد با صدای بلند موسیقی گوش دهد نگران نباشید، این کار برای بدن او خوب است! زمانیکه موسیقی با صدای بلند در اتاق پخش می شود بلندگو ها می لرزند و این ارتعاش امواج مثبتی به فرزند شما منتقل می کند که این امواج به طور مستقیم به مغز منتقل می شود.اما این مسئله نیز نباید به صورت عادت در بیاید چرا که ممکن است فرد به مرور زمان شنوایی خود را از دست بدهد.
کافئین
بسیاری از مردم فکر می کنند که نوشیدنی های بدون کافئین سالم تر هستند. اما رابطه مستقیمی بین کمبود کافئین و سرطان پانکراس و بیماری های قلبی وجود دارد. بنابراین کافئین برای بدن شما مفید و حتی ضروری است. بسیاری از تحقیقات نشان داده کسانی که از کافئین استفاده می کنند، کمتر به بیماری پارکنیسون دچار می شوند. همچنین این ماده از بروز آلزایمر نیز در افراد تا حد زیادی جلوگیری می کند.
مادر کارمند بودن
بعضی اوقات استرس نگهداری از فرزندان و خانه داری و در عین حال انجام دادن کارهای شرکت خسته و افسرده تان می کند؟ اما باید بدانید کار کردن در کنار نگهداری از فرزندان برای سلامتی تان مفید است. خانمهای خانه دار به نسبت زنان شاغل ،بیشتر در معرض انواع بیماری های جسمی و روحی قرار دارند. آنها بیشتر به انواع بیماری قلبی ، دیابت و افسردگی دچار می شوند. در عین حال زنانی که بیرون از خانه شاغل هستند ،تحرک بیشتری داشته و از سلامت بیشتری نیز برخوردار می شوند.
نور خورشید
برای سالها دانشمندان قرار گرفتن در مقابل نور خورشید را مضر و خطرناک می دانستند.اما تحقیقات مدرن نشان داده است که این امر می تواند حتی مفید نیز باشد.همه ما میدانیم که نور خورشید منبع خوبی برای تامین ویتامین D بدن است که به استحکام و سلامت استخوان ها کمک فراوانی می کند. تحقیقات اخیر نشان داده است که این ویتامین از بروز سرطان سینه و پروستات و همچنین از افزایش کلسترول بد و مضر در بدن نیز جلوگیری می کند.
افرادی که به دلیل سرعت رنگ دادن و دم کشیدن چای
کیسهای از طرفداران پرو پا قرص آن شدهاند. اما این سوال مطرح
می شود که آیاتفاوتی میان چای کیسهای و دمکرده وجود دارد؟
لذت نوشیدن چای وقتی بیشتر میشود که بهترین روش تهیه آن را بدانیم. به طور کلی اغلب خانوادهها چای را دم کرده و از آن نوشیدنی معطر با طعم دلنشینی تهیه میکنند که بسیار در رفع خستگی موثر است. اما در مقابل برخی افراد هم هستند که از چایهای کیسهای که در بازار موجود است استفاده میکنند. در این رابطه باید گفت: ابداع چای کیسهای بهترین و بدترین اتفاق در صنعت چای است. بهترین چون سبب افزایش توجه مردم به چای میشود و بدترین به دلیل آن که اکثر چایهای کیسهای در بازار دارای مواد مصنوعی و شیمیایی هستند و از ویژگیهای مطلوب یک چای اعلا برخوردار نیستند. در ابتدای ابداع چای کیسهای تولیدکنندگان از برگ کامل چای استفاده میکردند که رنگ و بوی طبیعی و ارزش تغذیهای بالا داشت اما بتدریج کیفیت اغلب این نوع چایها کاهش یافت و برخی تولیدکنندگان جهت کسب سود بیشتر چای پودر شده یا اصطلاحا خاک چای را جایگزین برگ کامل چای کرده و برای ایجاد طعم فوری و رنگ سریعتر از مواد رنگ دهنده و طعم دهنده مصنوعی استفاده میکنند. به طور مثال وقتی یک چای کیسهای نامرغوب را در آبجوش میاندازید کمتر از ۳۰ ثانیه رنگ میدهد بویژه اغلب چایهای کیسهای خارجی که خیلی سریعتر رنگ میدهند. این در حالی است که به طور طبیعی یک چای معمولی ایرانی را اگر در کیسه بریزید و در یک لیوان قرار دهید ۱۰ دقیقه طول میکشد تا رنگ زرد مایل به نارنجی ایجاد کند. چای کیسه ای استفاده نکنید؟! از این رو، چایهای کیسهای که طعم قوی و رنگ فوری دارند نهتنها ارزش تغذیهای مطلوبی ندارند بلکه مواد افزودنی شیمیایی آنها میتواند اثرات مخربی بر سلامت مصرفکننده بگذارد. در مورد چایهای کیسهای که امروزه با اسانس و رنگ انواع میوهها در بازار عرضه میشوند نیز متذکر میشویم که اغلب این نوع چایها دارای طعم و رنگ مصنوعی هستند. این نوع محصولات نیز به دلیل آن که در طی روز بسیار مورد استفاده قرار میگیرند مصرف طولانیمدت آنها به دلیل تجمع تدریجی مواد شیمیاییشان در بدن میتواند بسیار مخاطرهآمیز باشد.
توصیهها
برای تهیه چای روزانه خود حتما از چای دمکردنی استفاده کنید و برای انتخاب بهترین چای، خوب است بدانید که چای درشت از نظر کیفیت و خواص تغذیهای بهتر از چای ریز و پودری است. همچنین چای بدون عطر مصرف کنید، چرا که چایی که دارای بوی تند و رنگ قرمز پررنگ باشد بسیار مضر است. چای در ۳ فصل بهار، تابستان و پاییز چیده میشود، ولی هر چه از بهار به فصل پاییز نزدیکتر میشویم قسمتهای چوبی برگ زیادتر و از مرغوبیت و کیفیت چای کاسته میشود. بهترین، مرغوبترین و خوشطعمترین چای مربوط به چای بهاره است و بعد چای تابستان و پاییز. اگر چای را زیاد بجوشانید مواد قابض و تاننی آن به مقدار زیاد رها شده و ظاهر و باطن چای را تغییر میدهد. رنگ این نوع چای سیاه، بو و مزه آن نامطبوع و خاصیتی یبوستآور پیدا میکند. چای به دلیل آن که در بدن تولید اسیداوریک و اگزالات میکند مصرف زیاده از حد آن را به افراد مبتلا به نقرس و سنگ کلیه توصیه نمیکنیم. از هل، دارچین یا چند قطره لیموترش در چای استفاده کنید، چرا که خواص ضدباکتریایی و آنتیاکسیدانی چای را چندین برابر کرده و از عدم جذب آهن در بدن میکاهند.
نکته
در برخی از چایهای خشک نیز که دارای کیفیت بالا نیستند از مواد افزودنی رنگ و طعمدهنده استفاده میشود. لذا برای خرید یک چای بهداشتی و کنترل شده لزوما به وجود پروانه بهداشت روی بستهبندی آن توجه کنید و حتیالمقدور از چایهای ارگانیک که کاملا طبیعی و به دور از مواد و کودهای شیمیایی تهیه میشوند استفاده نمایید.
در این پست فهرستی از هفتههای مد محبوب سراسر جهان که در طول سال برگزار میشوند، برای خانمهایی که از فشن سیر نمیشوند و مانده اند که کدام مد را دنبال کنند فراهم آورده شده است. ۶ هفته ی مد محبوب و مهم در دنیا را که باید پیگیرشان باشید اینها هستند:
قطب فشن در ایالات متحده، این شهر مدعی ست که با برگزاری اولین هفته ی مد دنیا در سال ۱۹۴۳ زادگاه این پدیده است.بنابراین، روند هفته ی مدهای دنیا به آن وابسته است.هر ساله، بزرگان فشن دنیا در فوریه و سپتامبر برای دیدار از کلکسیون های عظیم بهار/تابستان و پاییز/زمستان راهی نیویورک می شوند.
لندن را میتوان به راحتی جزء خوش پوش ترین شهرهای دنیا و بهروز ترین در دنیای مد به حساب آورد.اغلب ماندگارترین تب های فشنی دنیا از این شهر و طی هفته ی مد آن، شروع شده اند.بعلاوه، لندن اولین هفته ی مد دیجیتالی دنیا را برگزار کرد و با پخش زنده اینترنتی آن حتی افراد عادی مثل ما هم می توانستند احساس کنند در ردیف اول نشسته اند!
هفته ی مد میلان یکی از محبوب ترین و بحث برانگیز ترین ها در دنیاست.مشهور ترین طراحان لباس دنیا در این شهر ایتالیایی گرد هم می آیند تا شاهد جذاب ترین و تاثیر گذار ترین مد هایی که دنیا را تحت تاثیر قرار خواهد داد، باشند.
صحبت داستان های عاشقانه و فشن که باشد، پایتخت فرانسه اولین شهری ست که به ذهن هرکسی می آید.در واقع، خیابان های این شهر، با شهروندانی که با لباس های شیکشان در آن ها رفت و آمد می کنند، به تنهایی یادآور راهروهای فشن هستند.در پیگیری هرساله ی مد دنیا، پاریس را نباید از دست داد.
کشورهای اروپایی و پایتخت هایشان بعنوان کانون مردم خوش پوش معروفند، طوری که حتی شهروندان عادی هم شبیه مدل ها در حال خرامیدن روی راهروهای فشن به نظر می آیند.پس عجیب نیست که مادرید هم سر از لیست ما در بیاورد.
صحبت فشن که باشد، فریبندگی هالیوود را نمی توان نادیده گرفت، و هفته ی مد لس آنجلس هم دقیقا بر همین محوریت است. این شهر هر ساله در ماه های مارچ و اکتبر میزبان هفته ی مدی تماشایی ست. نکته ی مثبت دیگر این هفته ی مد این است که می توانید از دیدن مشاهیر هالیوود، هنرپیشه های مشهور و مورد احترام جهانی، ستاره های موسیقی پاپ و راک، کارگردان ها و طراحان فشن نیز لذت ببرید.
• ارتباط، هر عمل متقابلی است که شامل انتقال پیام باشد.
• ارتباط، فرایند ارسال و دریافت پیام از طریق کلامی و غیرکلامی بین افراد است.
• ارتباط، عبارت است از سازماندهی و استفاده از کلمات، حرکات و حالات، تظاهرات چهره ای، صداها و اعمال برای ایجاد انتظارات، تصاویر، توصیف احساسات، و بیان معانی.
یکی از نشانه های سلامت روانی، وجود روابط بین فردی است. روابط بین فردی یکی از مهارتهای اجتماعی است که «مهارت ارتباطات اجتماعی» به سه دسته تقسیم می شود:
1 – مهارت های اصلی ارتباط با دیگران: شامل دو بخش:
الف) مهارت های کلامی و
ب) مهارت های غیرکلامی.
2 – مهارت های برقراری روابط صمیمانه با دیگران و دوست یابی: شامل دو بخش:
الف) مهارت های لازم برای شروع ارتباط و
ب) مهارت های لازم برای ادامه ارتباط
3 – مهارت های سازگاری با دیگران.
در این قسمت به تشریح سه قسم مهارت ارتباطات اجتماعی می پردازیم.
مهارت های اصلی
1 – مهارت های کلامی: ارتباطات کلامی در بردارنده گفتار و محتوای کلام فرد هستند. این نوع خاص از ارتباط را به طور خلاصه می توان چنین تعریف کرد: انتقال افکار، احساسات، خواسته ها و آنچه در ذهن ما می گذرد، به مخاطب یا مخاطبین خود و متقابلاً شنیدن افکار، احساسات و خواسته های آنها.
به منظور دستیابی به ارتباطات کلامی مؤثر تسلط بر دو مهارت زیر ضروری است:
1 – مهارت گوش دادن.
2 – مهارت صحبت کردن.
* مهارت گوش دادن
گوش کردن، یکی از مؤلفه های اصلی ارتباطات میان فردی است. زیرا در صورت عدم وجود آن، ارتباطات سطحی و مختل خواهد شد. گوش دادن به خودی خود روی نمی دهد. به عبارت دیگر برای کسب اطلاعات خوب و سودمند، تنها شنیدن سخنان دیگران کافی نیست و آنچه مهم است، کیفیت گوش دادن است. واکنش های شما به هنگام گوش کردن، سؤالاتی که مطرح می کنید و حالات و حرکات شما همگی در دقیق شنیدن مؤثر هستند. در گوش دادن به غیر از گوش، از قلب و چشمان نیز باید مدد گرفت و به اصطلاح به سخنان گوینده گوش دل سپرد. برای افزایش سطح مهارت گوش دادن، در نظر گرفتن نکات زیر ضروری است:
الف) گوش دادن خوب، مستلزم توجه کردن است: (توجه کردن در گوش دادن دو هدف را مد نظر دارد. اول این که با تمرکز بر محتوای صحبت های فرد پی می بریم که او چه می گوید و دوم اینکه سعی می کنیم احساس و هیجان گوینده را هم درک کنیم. سهل انگاری در هر یک از این دو مورد موجب خواهد شد که کارایی ما به عنوان عضوی از یک رابطه دو طرفه کاهش یابد.
ب) لازمه گوش دادن فعالانه، صبور بودن است: (صبر و شکیبایی خصیصه ای است که در بسیاری از موارد کارکرد بهداشتی دارد ولی شاید بتوان عملی ترین مصداق آن را در توانایی گوش کردن یافت. گوش کردن بیشتر از هر فعالیت بشری، مستلزم صبر است. در موقعیت های بین فردی، گاهی مطالبی داریم که می خواهیم آن را بلافاصله مطرح کنیم ولی طرف مقابل مشغول صحبت کردن است.
وقتی که به ابزار چند منظوره صبر مجهز شویم، خواهیم توانست که بر این خواسته خود غلبه کرده و صبورانه به گوش دادن صحبت های طرف مقابل ادامه دهیم. حسن دیگر صبوری در گوش دادن، این است که به فهمیدن کمک می کند و بسیاری از مواقع مانع می شود که بحثی که دوستانه شروع شده است، به یک جدل مبدل شود.
ج) خلاصه کردن جزئی از گوش دادن صحیح است:
باید اجازه داد گوینده حرفش را تمام کند و سپس در موقعیت مناسب، صحبت های او را خلاصه کرد: «با توجه به صحبت های شما آیا برداشت من درست بوده است که...؟»
«آیا منظور شما این است که...؟»
د) تفسیر گفته های فرد مقابل، ظرافت می طلبد:
تفسیر دیگران براساس سخنان خود آنها، بزرگترین هدیه ای است که می توانیم
به دیگران بدهیم، این هدیه چیزی نیست، جز آن که دروازه های ذهن خود را به روی نگاه و نگرش آنها باز کنیم. شنونده ما هر کسی است که خودش را کنار بگذارد و
سعی کند نقطه نظرهای سخنگو را بفهمد. گوش دادن مؤثر مستلزم درک دیگران
بر مبنای سخنان خود آنها است.
هـ) گوش دادن ثمر بخش، پاسخ دهی را به دنبال دارد:
شنوندگان ما پاسخ هایی ارائه می دهند که حاکی از پیگیری و علاقه مندی آنهاست: تماس چشمی، تکان دادن سر، قیافه ای که نشانگر توجه و تمرکز باشد، پرسش و اظهار نظرهایی که طرف مقابل را به تشریح هر چه بیشتر سخنانش دعوت می کند،
پاسخ ها و رفتارهایی هستند که این احساس را در فرد گوینده به وجود می آورد که دیگران به حرفهایش گوش می دهند و این مسئله موجب می شود که واضح تر و با علاقه بیشتری سخنانش را دنبال کند.
و) گوش دادن فعال ایجاب می کند که مطالبی را به یاد آوریم:
بخش دیگری از گوش دادن به حافظه سپردن و متعاقباً به یاد آوردن موضوعات مهم گفته های فرد متقابل است. روشن است که ما باید در ابتدا به اندازه کافی به گفته های طرف مقابل توجه کنیم تا بدین ترتیب چیزی در حافظه بماند و سپس آنها را به یاد آوریم.
علاوه بر موارد مهم فوق، توجه به برخی از نکات ظریف در هنگام گوش دادن به برقراری ارتباط هرچه بهتر ما با دیگران کمک می کند که عبارتند از:
1 – هنگام گوش دادن، نظر شخصی ارائه ندهید، راه حل نگوئید.
2 – شنونده خسته و کلافه ای نباشید.
3 – وقتی کسی رو در رو برای شما صحبت می کند، یکی از بهترین روش ها
سؤال کردن است. وقتی سؤال می کنید نشان می دهید که واقعاً حواستان
به صحبت های اوست.
4 – برای این که نشان دهید واقعاً از شنیدن لذت می برید، یک سؤال مهم وجود دارد که باید در پایان صحبت های گوینده عنوان شود و آن سؤال این است «دیگه چی؟» یعنی این که: از این که تا حالا به صحبت های شما گوش کرده ام، خسته نشده ام و بلکه حاضرم بیش از اینها بشنوم.
* مهارت صحبت کردن
از طریق صحبت کردن می توانیم افکار، علایق، احساسات و خواسته های خود را برای دیگران بیان کنیم. صحبت کردن یکی از مهم ترین اجزاء سازنده هر ارتباطی است. البته فقط صحبت کردن مهم نیست؛ بلکه چگونه صحبت کردن نیز اهمیت دارد. برای اینکه بتوانیم گفتگوی خوبی با دیگران داشته باشیم، باید این نکات را در صحبت کردن رعایت کنیم:
الف) وقتی با دیگران صحبت می کنیم، باید حتماً به آنها نگاه کنیم تا بهتر بتوانند به حرف های ما گوش دهند و آن را بفهمند.
ب) با صدای مناسب، یعنی نه خیلی بلند و نه خیلی آهسته و نه خیلی تند و نه خیلی کند صحبت کنیم.
ج) هنگام صحبت کردن باید نوبت را رعایت کنیم. آیا تا به حال کسانی را دیده اید که مرتب خودشان صحبت می کنند و به دیگران اجازه حرف زدن نمی دهند؟ این رفتار چه احساسی در دیگران ایجاد می کند؟ گفتگو شامل گوش کردن و رعایت نوبت در صحبت کردن است؛ چون همه دوست دارند صحبت کنند و نظرات و عقاید خود را در مورد موضوعات مختلف بیان کنند. بنابراین هنگام صحبت کردن باید نوبت را رعایت کنیم و به بقیه هم اجازه صحبت کردن بدهیم.
د) دقیقاً در مورد یک موضوع صحبت کنیم. اگر هنگام صحبت کردن، هر موضوعی را که به ذهنمان می رسد بیان کنیم، دچار پراکنده گویی می شویم و دیگران نمی توانند به خوبی متوجه صحبت های ما شوند و بنابراین ممکن است دیگر به حرف های ماگوش ندهند.
استفاده مناسب از کلمات و لغات به هنگام صحبت کردن تأثیری شگفت انگیز بر روابط ما با دیگران دارد. ما در انتخاب کلماتی که به کار می بریم اختیار تام داریم.
می توانیم کلام پیچیده و تحریک آمیزی را در یک ارتباط به کار گیریم یا با الفاظی روشن و ملایم و دلچسب و گفتاری مؤدبانه و صمیمانه دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم.
به هر حال انتخاب لغات بر عهده خود ماست. درانتخاب کلمات به نکات زیر توجه کنید:
o کلمات در پیامی که به دیگری منتقل می کنید تأثیر فراوانی دارند. بنابر این از
به کار بردن کلمات بر حسب عادت و بدون اندیشه خودداری کنید.
• کلمات می توانند تأثیر مثبت داشته باشند یا با ایجاد حالت تدافعی گفتگو را به بحث و جدل بکشانند.
• چارچوب پیام خود را با دقت مشخص کنید و سپس با صراحت و بدون پیش داوری حقایق را با لحن و کلامی غیر مغرضانه شرح دهید.
• از لغات بی طرفانه استفاده کنید.
اگر خشمگین و آزرده خاطرید، چند لحظه درنگ کنید و بر اعصاب خود
مسلط شوید. آنگاه به دقت به سخنان فرد دیگر گوش فرا دهید، حقایق را
جمع بندی کنید و بکوشید تا با زبان و لحنی بی طرفانه و غیرمغرضانه
به گونه ای پیام خود را به طرف متقابل انتقال دهید که مقاومت او را
بر نیانگیزد و کار را به بحث و مشاجره نکشید.
o کلمات را دقیق و روان انتخاب کنید. به طور کلی کلماتی را انتخاب کنید که
در الگوی زیر بگنجد:
o صریح کوتاه دقیق مؤدبانه صحیح پرمحتوا
• دقیق و مشخص صحبت کنید.
* مهارت های غیرکلامی
ارتباطات غیر کلامی دامنه ای وسیع از ارتباطات بین فردی انسان ها را در بر می گیرد. به طوری که می توان گفت تنها درصد ناچیزی از تأثیراتی که بر دیگران می گذاریم از ارتباطات کلامی محض - یعنی از واژه هایی که به کارمی بریم- ناشی می شود؛ بخش اعظم تأثیرات از پیامهای غیر کلامی است.
مهارت های غیر کلامی را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1 – مهارت های صوتی 2 – مهارت های غیر صوتی
در زیر به شرح مختصر برخی از این مهارت ها پرداخته شده است.
1 – مهارت های صوتی
الف) چگونگی ادای کلمات یعنی لحن صدا (خشن، نرم، بی تفات، بالا رونده
یا پائین رونده) زیر و بمی و درجه صدا (بالا، پائین، بلند، نرم یا معمولی) سرعت ادای کلمات (تند، آرام یا معمولی) و تأکید و فشار بر روی کلمات، همگی در برقراری ارتباط از اهمیت بسیاری برخوردارند.
ب) تأکید بر روشن کردن معنا: بیشتر مردم تا حدودی با نقش تأکید بر روی کلمات
آشنا هستند. ما غالباً بدون این که خود بدانیم بر روی بعضی از کلمات تأکید می کنیم، یعنی ما بی آنکه بخواهیم بر کلمات تأکید کرده و به طور نا خود آگاه احساس واقعی خود را نشان می دهیم.
از لحن زیر و بمی، درجه و سرعت صدا برای ایجاد بهترین تأثیر در دیگران استفاده نمائید.
2 – مهارت های غیر صوتی
یکی از مهارت های غیر صوتی استفاده از «حرکات» است. منظور از حرکات، کلیه
حرکاتی است که با بدن انجام می دهیم مثلاً ژست ها، حرکت اندامهای بدن،
تکان دادن های سر، حالت های چهره، وضعیت بدن و . . . .
وضعیت و حرکات بدنی معرف خلق و خوی افراد نیز هست. صورت انسان نیز
پیام آور ظریفی است. انسان ها می توانند به صورت خود هزاران حالت بدهند.
این حالت ها محصول کج و راست کردن سر و حرکات ابروها، چشم ها و دهان است. چشم ها می توانند معرف خشم، مخالفت یا عشق باشد. انسان با صورتش می تواند مخالفت: اخم، شک: بالا انداختن ابروها، تحسین: نگاه صمیمانه و گرم، خود را نشان دهد. صورت نقش مؤثری در نشان دادن تمایل و علاقه ما به دیگران دارد.
یکی دیگر از مهارت های غیرصوتی « ارتباط چشمی» است. ارتباط چشمی
نقش مهمی در چگونگی روابط ما با دیگران دارد. ارتباط چشمی خیلی کم می تواند ما را به شنوندگان بی علاقه یا غیرقابل اعتماد تبدیل کند و ارتباط چشمی خیلی زیاد ما را
نزد گوینده فردی جاه طلب جلوه می دهد.
• مهارت های برقراری روابط صمیمانه با دیگران و دوست یابی
این مهارت شامل دو بخش می شود که عبارتند از:
الف) مهارت های لازم برای شروع دوستی.
رعایت برخی جزئیات در شروع یک ارتباط می تواند تأثیر فوق العاده ای در صمیمیت شما داشته باشد. متخصصان مهارت های اجتماعی به منظور شروع گفتگویی مناسب، موارد زیر را توصیه می کنند:
1 – به وضعیت ظاهری خود توجه نمایید (یعنی طرز لباس پوشیدن و لوازم شخصی) کسانی که به ظاهر و آراستگی خود توجه ندارند از جذابیت، نفوذ و تأثیرپذیری خود می کاهند.
2 – یک سلام همراه با لبخند ارائه دهید. سلام همراه با تبسم یعنی از دیدار شما بسیار خشنودم.
3 – از پرسش های ساده و تعارفات متداول استفاده کنید.
4 – به علاقه مندی های طرف مقابل توجه کنید.
5 – از شخص مقابل در حد متعارف تمجید کنید مانند «چه قدر با دقت مطالعه می کنید!»
6 – در مورد خودتان اطلاعات بدهید؛ مانند رشته تحصیلی تان، اهل کجا هستید و . . . .
ب) مهارت های لازم برای ادامه دوستی
برخی از مهارت هایی که به افراد کمک می کند تا روابط دوستانه موفقی را تجربه کنند عبارتند از:مهارت
• استقلال درونی
به روابط خود با دیگران توجه کنید؛ در روابط دوستانه خود با دیگران به دنبال چه هستید؟ انسان ها از کسانی که اصلی ترین هدفشان از برقراری ارتباط با دیگران، تأمین نیازهای درونی خودشان است و فقط به نیازها و انتظارات خود توجه دارند بدون این که توانمندیها و ویژگی های طرف مقابل را در نظر آورند- فاصله می گیرند. برعکس افرادی که از یک استقلال نسبی برخوردارند - یعنی کسانی که به طور نسبی قادر به پاسخگویی نیازهای روانی خود هستند- از دیگران متناسب با توانمندی هایشان انتظار دارند و دیگر انسان ها را همان طور که هستند می پذیرند و دوست می دارند در برقراری روابط صمیمانه، موفق تر عمل می کنند. چنین افرادی به دلیل این که هدفشان از برقراری روابط صمیمانه صرفاً برآورده ساختن نیازهای روانی خود نیست، بهتر می توانند دیگران را درک کنند و در نهایت قادرند روابط سالم تر و صمیمانه تری با دیگران برقرار نمایند.
• قاطعیت
یکی دیگر از مهارت هایی که به شما کمک می کند تا با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید و از روابط صمیمانه تری برخوردار باشید مهارت قاطعیت است. قاطعیت یا ابراز وجود، یعنی این که پای حقوق خود محکم بایستید و اندیشه ها و احساسات خود را به گونه ای مستقیم، صادقانه و متناسب با اوضاع بیان کنید. کسانی که از خود قاطعیت نشان می دهند کسانی هستند که هم به حقوق خود احترام می گذارند و هم به حقوق دیگران؛ از یک سو حالت انفعالی نداشته و نمی گذارند دیگران از آنها سوء استفاده کنند و از سوی دیگر نیازهای دیگران را درک می کنند و سعی می کنند خود را به نحوی معقول با آن تطبیق دهند.
داشتن سه مهارت زیر برای قاطعیت داشتن مؤثر است:
1 – بیان احساس خویش، یعنی بگذاریم که دیگران بدانند که نسبت به رفتار آنان چه احساسی داریم.
2 – درک احساس دیگران همچون دارویی مناسب در ایجاد روابط دوستانه مؤثر خواهد بود.
3 – کاردانی و ظرافت در رفتار. قاطعیت در رفتار ضمن اینکه انعطاف پذیری و تمایل به گفتگو را می رساند، درعین حال این معنا را نیز می دهد که: انعطاف پذیری من باعث نمی شود که از حق و حقوق خودم محافظت نکنم. برخی از ظرافت های رفتاری در زیر آمده است:
- با صدای آرام و مؤدبانه صحبت کنید و حتماً جمله خود را با «من» شروع کنید. در این صورت صحبت های ما دیگر حالت سرزنش و توهین ندارد و بنابر این بیشتر احتمال دارد که طرف مقابل به حرفهای ما گوش دهد.
- فقط به حرف یا کاری که ما را عصبانی کرده اشاره کنیم و مسائل گذشته را پیش نکشیم.
- به طرف مقابل بگوئیم که از او چه انتظاری داریم و از وی چه می خواهیم.
• خودفاش سازی یا گشودگی
مقصود از گشودگی همان اشتیاق به صحبت کردن از خود است که در بردارنده اطلاعاتی در مورد خود است و به صورت طبیعی هر کس می تواند آن را بیان کند و با دیگران در میان بگذارد یا می تواند آن را مخفی کند. افرادی که بخش عظیمی از اطلاعات مربوط به خود را که می تواند منجر به رشد و تسهیل یک ارتباط دوستانه شود مخفی می کنند در حقیقت ارتباط را از مسیر طبیعی خود خارج کرده اند.
• همدلی
شاید یکی از دشوارترین جنبه های کیفی ارتباطات، توانایی به کار گیری همدلی در یک رابطه متقابل است. به این معنی که فردی که ارتباط دوستانه برقرار می کند باید توانایی درست ارائه کردن همدلی به دیگری را داشته باشد. همدلی کردن با کسی یعنی احساس او را درک کردن. همدلی توانایی فرد است برای این که بتواند خودش را در جایگاه طرف مقابلش قرار دهد و به گونه ای که او به مسائل نگاه می کند، نگاه کند.
دانستن برخی از نکات در بالا بردن رابطه همدلی با دیگران مؤثر است:
Ø پرهیز از ارزیابی رفتار مقابل.
Ø درک احساسات و عواطف طرف مقابل.
Ø خودرا کاملاً در جای او و به جای او قرار دهیم یعنی نقش او را ایفا؛ کنیم این کار
به ما کمک می کند که او را بهتر درک کنیم.
• حمایت گری
یک رابطه دوستانه مناسب و قابل اتکاء رابطه ای است که در یک فضای حمایت گرانه شکل گرفته باشد.
• تساوی
تساوی خاصیتی ویژه است. در هر وضعیتی احتمالاً یک عدم تساوی وجود دارد. یک فرد ممکن است باهوش تر، قوی تر، ثروتمندتر، و حتی سالم تر باشد. هرگز دو نفر از تمام جنبه ها با یکدیگر مساوی نخواهند بود. با وجود این عدم تسای، ارتباطات افراد عموماً زمانی صمیمی تر خواهد بود که فضای حاکم، فضای مبتنی بر تساوی باشد. دراین مورد باید به نقاط مشترک که نوعی تساوی است تأکید بیشتری شود.
• مثبت گرایی
یک ارتباط دوستانه خوب زمانی ادامه پیدا می کند که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشد. مثبت گرایی در یک ارتباط بین فردی به دو عامل مختلف تکیه دارد:
1 – به خودمان احساس مثبت و نظر مثبتی داشته باشیم کسانی که نسبت به خود مثبت می اندیشند،
این احساس مثبت را به دیگران منتقل و آنان را وادار به مثبت پنداری می کنند.
2 – احساس مثبتی را که نسبت به طرف مقابل احساس می کنیم، به او انتقال دهیم.
• مهارت های سازگاری با دیگران.
یکی از بزرگترین اهداف هر فرد در برقراری ارتباط با دیگران این است که با وجودتفاوت هایی که میان او و بقیه وجود دارد، احساس کند قادر است مسائل خود را با دیگران حل کرده و با آنها به تفاهم و سازگاری برسد. برای رسیدن به سازگاری با دیگران علاوه بر مهارت هایی که تاکنون بدانها اشاره شد کسب برخی دیگر از مهارت ها ضروری است مانند:
1 – تواضع 2 – صداقت 3 – ادب 4 – گفتار مهرآمیز 5 – پرهیز از گفتار قهرآمیز مانند ملامت، مخالفت، مچ گیری 6 – احساس محبت 7 – احساس مهم بودن و محترم بودن 8 – احساس مفید بودن
رژیم گرفتن برای بیشتر مردم به معنی ریاضت کشیدن و غذا نخوردن است و مسلماً هیچ کسی دوست ندارد چنین زحمتی را به خود تحمیل کند. برای جماعتی که از خوردن لذت میبرند و تفریح شماره یک آنها رستوران رفتن است، قاعدهمند کردن سبک تغذیهای شاید کار چندان سادهای نباشد اما وقتی رژیم به عنوان درمان مورد توجه قرار گیرد، شاید کمتر کسی بتواند به آن «نه» بگوید! رژیم گرفتن به معنی تغذیه صحیح متعادل و متنوع است که بنابر آن هر فرد باید مطابق شرایط جسمی، سنی و حرفه ای خود نیازهای اساسی خود را برطرف کند. مهمترین اصل در تغذیه، اندازه نگه داشتن است.
بعضیها با حذف چربیها و کربوهیدراتها سعی دارند به سرعت لاغر کنند، اما این موضوع باعث اختلال در کارکرد جذب ویتامینهای کا، دی، ای و... میشود، یا مثلاً با حذف پروتئینها در کارکرد هورمونها اختلال ایجاد میشود، بنابراین یک رژیم نامناسب میتواند در دراز مدت منجر به افسردگی و پرخاشگری شود.
اگر بدن از نظر شیمیایی و ترکیبات طبیعی خود متعادل باشد، خلق و رفتار فرد هم متعادل میشود. اما رژیمهای ناهماهنگ که عموماً یک ماده غذایی را کاملاً حذف می کنند، با وجودی که ممکن است بتوانند نتیجه مطلوب و مورد نظر بیمار را در کوتاه مدت تأمین کنند، اما ضررهای جسمانی و روانی شدیدی وارد میکنند که در بعضی موارد حتی جبران ناپذیر است. کاهش وزن ناگهانی، فرد را عصبی و بداخلاق میکند و عوارضی مثل ریزش مو، کم خونی، تغییرات خلق و خو، مشکلات پوستی، به هم خوردگی تعادل هورمونی، قاعدگی نامنظم و... در انتظار فرد رژیم گیرنده خواهد بود.
اما این تنها بخشی از ماجرا است که از اثرات مستقیم تغذیه بر خلق حکایت دارد. روی دیگر سکه رژیمهای لاغری، آسیبهای جسمانی است که در روحیه افراد نمودار میشود. فرد در ابتدای رژیم، با سرعت خوبی وزن کم میکند. اما چندی که گذشت، کم کم مشکلات پوستی، هورمونی و ریزش مو نمود پیدا میکند. در نتیجه، اعتماد به نفس فرد کاش پیدا میکند. همین مسئله، زمینهای میشود برای افسردگی و ناراحتیهای روحی در فرد. ضمن اینکه، بیمار که سلامتی خود را در خطر میبیند، در نهایت مجبور میشود به دلیل صدماتی که دیده است رژیم را رها کنند و دوباره افزایش وزن پیدا میکند. افزایش وزن و مشکلات جدید، اثر منفی مضاعف دارد. یعنی بیمار در یک دور معیوب میافتد که چاقی، رژیم نادرست، بیماری، رها کردن رژیم و چاقی مجدد است.
هر نوع محرومیتی، میتواند باعث افسردگی و پایین آمدن خلق فرد شود. غذا خوردن صرف نظر از تأمین نیازهای بدن، جنبه روانی دارد. برای تمام افراد، غذا خوردن یک لذت روانی است و محرومیتهای سنگین از غذا، خصوصاً در مواردی که فرد آزادی دیگران را در خوردن تمام مواد غذایی که به آن علاقه مندند مشاهده میکند، حس محرومیت را تشدید میکند. نتیجه از دو حالت خارج نیست. یا رژیم خود را رها میکند، یا به آن ادامه میدهد که به این طریق به یک محرومیت سنگین دامن زده و باعث احساس سرخوردگی و غم میشود.
رژیمهای روانی
به گفته متخصصان تغذیه، کمبود ویتامینهای گروه B و B کمپلکس در برنامه غذایی و رژیم درمانی، موجب افسردگی، خستگی زودرس و تحریک پذیری عصبی میشود. در افرادی که به طور منظم و سر وقت غذا نمیخورند، قند خون دایماً در حال تغییر است و ثبات لازم را ندارد و همین مسأله روی قدرت تفکر و تمرکز و در نتیجه خلق و خو تأثیر میگذارد. بعضی از افراد هم به بعضی از مواد شیمیایی موجود در غذاها حساسیت دارند که حین مصرف این مواد غذایی خاص، خلق و خوی آنها دچار مشکل میشود.
در مطالعهای که روی 200 نفر از مردم انگلستان انجام شد، تأثیر غذا بر سلامت ذهنی و روانی افراد، مورد مطالعه قرار گرفت. از این افراد خواسته شد مصرف غذاهایی را که استرس زا هستند، قطع کنند و در همان زمان، مقدار غذاهایی را که منجر به تقویت خلق میشوند، افزایش دهند. بعد از پایان این دوره آزمایشی، 88 درصد افرادی که از رژیم های غذایی بالا برنده خلق و خو استفاده کردند، از نظر ذهنی و روانی، وضعیت بهتری پیدا کردند و بقیه آنها، عنوان کردند که کمتر دچار حالتهای افسردگی شدهاند. این در حالی است که متخصصان و رژیم درمانگران معتقدند رژیمهای سنگین که هدف آنها کم کردن وزن زیادی در مدت کوتاه است، همیشه با بن بست مواجه میشود.
به عقده آنها، فقط 5 تا 10 درصد کاهش وزن در طول 4 تا 6ماه، فرد را لاغر میکند و سطح قند خون، چربی خون و فشار خون را به حد نرمال نزدیک میکند. بنابراین برای افراد خیلی چاق، کم کردن همین مقدار در یک مدت نسبتاً طولانی 6ماهه، نه تنها کم نیست، بلکه همزمان به تناسب بیشتر اندام و سلامتی بیشتر کمک میکند.
مرگ تدریجی چاقها
آمار و ارقام سازمانهای بهداشتی و بیمه خبر از آن میدهند که 10 درصد افزایش وزن باعث میشود شانس مرگ تا 13درصد افزایش پیدا کند و اگر افزایش وزن به 20 درصد برسد، افزایش خطر مرگ به 25 درصد و در صورتی که افزایش وزن 30 درصد شود، مرگ تا 42 درصد بیشتر نزدیک شما میشود. این آمارها بهانه خوبی هستند تا مؤسسات لاغری به شکلی قارچ گونه در گوشه و کنار دنیا سربرآورند تا شما را با هزار و یک شعار تبلیغاتی به وزن ایده آل نزدیک کنند.
افراد غیر متخصص که صلاحیتی در عرصه رژیمهای لاغری ندارند، با در نظر گرفتن این موج انگیزه و گرایش به لاغری، تبلیغات گستردهای ترتیب میدهند که نه تنها نمیتوانند اهداف رژیم درمانی را تأمین کنند، بلکه بدون در نظر گرفتن نیازهای بدن افراد و تفاوتهای فردی، یک رژیم را برای همه تجویز کرده و موجب کمبودهایی در فرد میشوند و مردم هم که انتظار دارند در یک زمان محدود، وزن زیادی کم کنند، به این رژیمها روی میآورند و از آن ضربه میبینند. البته تنها متخصص تغذیه بودن برای ارائه رژیم، کافی نیست.
متأسفانه متخصصانی هستند که پول را بیشتر از سلامتی بیمارشان دوست دارند و فقط به فکر کسب نتیجه سریع و چشمگیر هستند. رژیم درمانی چیزی نیست که بتوان با شیوههای کامپیوتری برای همه افراد یک رژیم را در نظر گرفت. اما متأسفانه، عدهای از پزشکان در دادن رژیم غذایی متناسب با سن، جنس و ویژگیهای فیزیولوژیکی خاص فرد کوتاهی میکنند.
غذا یعنی زندگی!
ما غذا را از این جهت که صرفاً گرسنگی را برطرف کنیم یا انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کرده باشیم، نمیخوریم. تغذیه ما باید بتواند 50 ماده غذایی، شامل ریز مغذیها و درشت مغذیها را تأمین کند. تغییر برنامه غذایی و تهی شدن سلولها از مواد غذایی و معدنی مورد نیاز بدن، آثار جانبی دارد که خود را از طریق تغییرات فیزیولوژیکی و خلقی نشان میدهند. تا جاییکه حتی میتواند باعث سوء تغذیه یا کم خونیهای دائمی شود.
برای اینکه قند خون حالت پایداری پیدا کند، نباید از کربوهیدراتهایی استفاده کرد که قند خون را ناگهان بالا میبرند. کربوهیدراتهای مناسب، در نان حاوی غلات، لوبیا، غلات کامل، سویا، سیب، هلو و سایر میوهها وجود دارند. این در حالی است که موادی مثل کیک، چیپس، شکلات و شیرینی، قند خون را به سرعت افزایش میدهند. در نتیجه بدن برای ورود این قندها به درون سلول یا ذخیره کردن آنها، به طور ناگهانی هورمون انسولین ترشح میکند و تعادل طبیعی سیستم کنترل کننده قند خون به هم میخورد.
همان طور که بدن ما نیازمند استفاده از مواد غذایی کافی است، مغز هم نیاز به موادی دارد که بتواند تعادل فرد را حفظ کند و ما را از رادیکالهای آزادی که به دلیل آلودگیهای محیطی درگیر آنها هستیم، رهایی دهند. شکر، کافئین و شکلات به مقدار زیاد، موادی هستند که استرس زا محسوب میشوند. در حالیکه موادی مثل آب، سبزی، میوه و ماهی، حمایت کنندههای خلق و خو هستند. اسیدهای چرب امگا-3 هم که در ماهیهای چرب، مثل ماهی آزاد فراوانند، بر نواحی خاصی از مغز که با عواطف ارتباط دارند تأثیر میگذارند.
پژوهشگران مشاهده کردهاند که افراد با میزان پایین تری از امگا-3 در خون، بیشتر مستعد هستند که دیدگاهی منفی به زندگی داشته باشند و بیشتر به طور تکانهای رفتار میکنند. در حالیکه افراد دارای میزان بالاتر امگا-3 در خون، معمولا توافق پذیر هستند و با احتمال کمتری خلق تند از خود نشان میدهند. علاوه بر این، چربی در حد متعادل اثر ضد افسردگی دارد اما استفاده زیاد از آن، باعث میشود چربی در معده به مدت طولانی باقی بماند و سبب منحرف کردن خون از مغز، عضلات و سایر بافتهای بدن، به سمت معده میشود. همین مسئله، رخوت و بی حالی را تا 6 ساعت بعد در پی دارد.
با تمام اینها، بدغذایی، فقط دامن کسانی که به رژیمهای سخت روی میآورند، نمیگیرد. حتی اگر یک گرم اضافه وزن هم نداشته باشید، باز هم ممکن است عادات غذایی شما آنقدر بد باشد که گرفتار بدخلقی های غذایی شوید.
طولانی سرخ کردن غذاها و استفاده از روغنهای نباتی هیدروژنه و اشباع شده، از همان مواردی هستند که آنها را دلیل به هم خوردگی توازن و سلامت غذایی میدانند و نتیجه مستقیم آن را، اشکال در سیستم دفاعی و خلق و خو که میتوانند مشکلات عصبی و جسمانی، حتی حملههای قلبی را موجب شوند.
در اروپا و آسیا متخصصان تغذیه توصیه میکنند که روزانه باید 300 تا 700 گرم سبزیجات خام و پخته در برنامه غذایی فرد باشد. سبزیجاتی با رنگهای مختلف و بدون آلودگیهای ثانویه، میتوانند ویتامینهای مورد نیاز بدن را تأمین کنند و موجب شادابی، خلق خوب، جذب آهن و عملکرد خوب دستگاه گوارش شوند.
اگرچه هر روز اسامی جدید، به جمع داروهای تجاری مدعی معجره لاغری اضافه میشوند، اما تأکید متخصصان تغذیه همیشه روی بی اثر بودن قرصها و داروهای تجاری لاغری بوده است. در دنیای پزشکی، تنها 2 یا 3 دارو برای درمان چاقی وجود دارد که از نظر پزشکی تایید شده اند و پزشکان هم به ندرت آنها را تجویز میکنند. چون هم بسیار گران هستند و هم در صورت قطع مصرف آن، فرد دوباره با اضافه وزن مواجه می شود.
اما حالا تبلیغات پر از وعده وعیدهای کاهش وزن با قرصهای لاغری و داروهای مختلف است. کاهش اشتها، کاهش انرژی، سوء تغذیه، ریزش مو، مشکلات قلبی و کبدی تنها بخشی از عوارض داروهای تجاری هستند. افسردگی، خلق عصبی و تحریک پذیر و پرخاشگری اثرات دیگری هستند که پا به پای آسیب های جسمانی، رژیم گرفتن را دشوار می کنند.
چند توصیه غذایی
غذاهای محرک و افزایش دهنده هوشیاری: مواد غذایی حاوی پروتئین، چربی کم و نشاسته، مناسبترین گزینه هستند. منابع غنی از پروتئین ماهی، مرغ، گوشت قرمز، پنیر با چربی کم، شیر کم چربی، ماست کم چربی و حبوبات هستند. مصرف سیب، آب انگور، کلم بروکلی هم موجب افزایش هوشیاری میشود. این مواد، در هماهنگی عملکرد دستها، چشمها، تمرکز و حافظه کوتاه مدت نقش دارند. رایحه لیمو ترش هم یکی دیگر از مواردی است که سطح هوشیاری را افزایش میدهد.
غذاهای آرام بخش: مصرف کربوهیدراتها بدون پروتئین اثر آرام بخشی دارد. میزان آرام بخشی کربوهیدراتها به میزان مصرف و زمان مصرف آنها بستگی دارد.
کربوهیدراتهای با شاخص گلیسمیک پایین موجب افزایش آرامش با حداقل اثر خواب آلودگی و حالت رخوت میشوند: گندم سیاه کامل، سیب زمینی شیرین، آلو و اسفناج. غذاهای دارای شاخص گلیسمیک بالا هستند و حداکثر تولید سروتونین را موجب میشوند.
غذاهای افزایش دهنده هوش و زیرکی: تخم مرغ، جگر، گوشت قرمز که عملکرد حافظه را افزایش میدهند.
مواد غذایی انرژی زا: شیر سویا، سیب، ماست و پرتغال، مواد غذایی کند هضم بوده و منبع انرژی پایدار و یکنواختی را فراهم میآورند.
مواد غذایی نشاط آور: غذاهای حاوی ویتامین B12 و امگا 3 از بروز افسردگی پیشگیری میکنند. امگا 3 سطح سروتونین را افزایش میدهد. موز هم حاوی ویتامین B6 بوده و سطح سروتونین را بالا میبرد. مصرف الکل و قرصهای ضد بارداری ذخیره ویتامین B6 را به شدت کاهش میدهند. جگر مرغ نیز سرشار از اسید فولیک بوده که سروتونین خون را افزایش میدهد.
غذاهای افزایش دهنده میل و نیروی جنسی: آجیل(مغزها) حاوی آمینو اسید L-ARGININE هستند. این ماده، افزایش جریان خون در سراسر بدن را در پی دارد. در تخم مرغ و گوشت قرمز هم مقادیر اندکی از این ماده وجود دارد. شکلات نیز موجب ترشح آندورفین در مغز میشود. همچنین شکلات حاوی فنیل اتیلامنین است که یک محرک جنسی است. مصرف صدف خوراکی، زرد چوبه، موز، کرفس، توت فرنگی و غذاهای ادویه دار و تند نیز میل جنسی را افزایش می دهند.